هفته کارگر، برای ما گویا سال تحویل کارگری است. من سال تحویل تقویم کارگری امسال را با دید و بازدید از کسانی آغاز کردم که معمولا دیده نمی شوند. انسانهای شریفی که با رویی گشاده، غم مردم را شریک می شوند و شرافتمندانه روزی خود را به دست می آورند. کارگران شریف زن و مردی که تن ها را تطهیر و گورها را آماده می کردند همراه با شستن مردگان، پیام هایی بزرگ و دنیایی حرف شنیدنی داشتند. یکی از بانوان غسال با سابقه به من گفت : " تو تنها وزیری هستی که سرپا به دیدن ما آمده است." بانوی غسال کم سن دیگری، ضمن گلایه از رنج زندگی با توکل به خدا چه زیبا گفت: "معمولا وراث می توانند بدهی های مالی را تسویه کنند اما بدهی اخلاقی آدمها قابل تسویه نیست." من فکر می کنم ارزشهای اجتماعی افراد به میزان حضور آنها در کم کردن از رنج دیگران است. جامعه ای که در آن تفاخرهای "آدمهایی با دنیای بی غمی" و خوردن و پاشیدن از مال دیگران موج می زند، جامعه خوشبختی نیست. ای کاش می رسید روزی که این گونه جامعه، بدون غسل و کفن دفن میشد.