طلاق صوری دختران برای گرفتن مستمری والدین، حکایت از این دارد که فرزندان دختر بالای 18 سال به این شرط میتوانند مستمری پدر و مادر فوت شده خود را دریافت کنند که ازدواج نکرده باشند. درواقع پیش شرط نداشتن همسر برای دختران جهت دریافت مستمری، بسیاری را به سمت طلاقهای صوری سوق داده است تا از دریافت مستمری بیبهره نمانند. از این رو اینطور به نظر میآید قانونی که برای حمایت از خانواده تصویب شده است بر خلاف اهداف مقرر شده نتیجه داده است.
سال 1389 با تصویب قانون حمایت خانواده، فصلی در قانون گشایش یافت که در بند سوم آن آمده است: «فرزنـدان اناث در صـورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزندان ذکور تا سن بیست سالگی و بعد از آن منحصراً درصورتی که معلول از کار افتاده نیازمند باشند یا اشتغال به تحصیلات دانشگاهی داشته باشند حسب مورد از کمک هزینه والد، بیمه و مستمری بازماندگان یا حقوق وظیفه والدین خود برخوردار میگردند.»
در صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر با ابلاغ این قانون ظرف 12 سال بیش از 2 هزار و 500 مورد فرزند دختر فاقد همسر و فاقد درآمد از بین تمام مستمری بگیران صندوق که مشمول دریافت مستمری پدر یا مادر خود میشوند، شناسایی شد.
چندی پیش سرپرست سازمان تأمین اجتماعی از زیاد شدن طلاقهای صوری به خاطر دریافت مستمری خبر داد «چند سالی است سازمان تأمین اجتماعی با پدیده طلاقهای صوری برای برقراری مستمری فرزندان اناثی که پدرشان بیمهشده یا مستمریبگیر سازمان بوده و فوت کرده است روبروست.»
بنابر گفته سوگند سهیلی، مدیرکل تعهدات صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر یکی از راههایی جلوگیری از مشکلات پیش آمده در خصوص طلاقهای صوری در صندوق بیمه اجتماعی روستائیان، بازرسی و درخواست شناسنامههای مستمری بگیران برای تمدید و بررسی صحت ادعاهای آنها بوده.
چه آسیبهایی پیش روی قانون حمایت خانواده قرار دارد؟
از مهمترین اهداف ایجاد یک بیمه اجتماعی برای کشاورزان، روستائیان و عشایر توانمند کردن این قشر و حمایت از فرهنگ روستانشینی، سبک زندگی عشایری و حرفه کشاورزی در ایران بود که حفظ شأن و مقام روستائیان و عشایر در رأس آن قرار داشت.
بیمه در سرتاسر جهان نوعی فرهنگ آیندهنگری است که خیال فرد را از حوادث و آیندهای نامطمئن آسوده میکند. بیمههای اجتماعی همیشه در تلاش بودند که بتوانند در این فرهنگ سازی توجه ویژهای به زنان داشته باشند چراکه آنها بیشتر از همه در برابر آیندهای نامطمئن آسیب پذیر هستند. راه اندازی بیمه زنان خانهدار و توجه ویژه به مشاغلی که زنان محور اصلی آن بودهاند از جمله تلاش بیمههای اجتماعی برای حفظ شأن زنان است.
مدیران صندوق بیمه اجتماعی دو نکته مهم را از چالشهای پیش روی بیمههای مستمری میدانند. آنها میگویند از مشکلات موجود در ایجاد بستری برای تحقق بیمه همگانی، برداشت نادرست «کار نکردن و حقوق گرفتن» نسبت به مستمریهای بیمه و عدم باور زنان برای بیمه کردن خودشان است.
سوگند سهیلی با این توضیح که در مواجهه با زنان روستایی در سفر به شهرها و روستاهای مختلف به این حقیقت تلخ پی بردند که زنان روستایی و عشایری هنوز نمیدانند که میتوانند خودشان را بیمه کنند؛ میگوید: «در اولین قدم وقتی بتوانیم به زنان روستایی این باور را بدهیم که آنها هم میتوانند در کنار همسرانشان خود را بیمه کنند و در دوران پیری هم خود و هم فرزندانشان را از حقوق آن بهرهمند کنند، بیشترین کمک را در رسیدن به هدف خود که حفظ شأن انسانها است انجام دادهایم.»
زنان بیمه پرداز، اولین قدم برای پیشگیری هستند
وقتی زنان روستایی به این باور برسند که بهراحتی میتوانند با یک پرداخت بسیار سبک خود و فرزندانشان را بیمه کنند، آن وقت یکی از سدهای پیش روی زنان برای داشتن استقلال در فراهم کردن امکانات حداقلی برای زندگی از بین میرود. زنی که حقوق دارد هم از شأن کافی برای سپران عمر خود بهخصوص در دوران پیری برخوردار است و هم از اجبارهای ناخواسته برای داشتن پشتیبانهای مالی نجات مییابد.
زنان روستایی با بیمه پردازی در کنار همسرانشان میتوانند از دو مستمری در زمان کهنسالی بهره ببرند، حتی فرزندانشان نیز میتوانند از دو مستمری به هنگام فوت والدین استفاده کنند. این فرهنگ با جا افتادن در بین روستائیان علاوه بر اینکه نوعی مقابله با فرهنگ مردسالاری است هم اتکای زنان روستایی را به مستمری والدینشان کم میکند و هم بروز ناهنجاریهایی فرهنگی از سبک طلاقهای صوری را کاهش میدهد.
دومین قدم توانمند کردن زنان روستایی است
وقتی یک زن برای گرفتن مستمری تن به طلاق صوری میدهد اولین نشانه این اقدام عدم توانمندی آن زن در کار و اشتغال و کسب درآمد است.
مدیرکل تعهدات صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر یکی از رسالتهای صندوق بیمه اجتماعی را در کنار حمایت از جنس بیمه کردن، توجه به توانمند کردن زنان روستایی میداند. او معتقد است ایجاد خودباوری در زنان روستایی و تبدیل کردن آنها به سرپرستهایی مقتدر خود یکی از راهکارهای مبارزه با باور غلط «کار نکردن و حقوق گرفتن» است.
زنان روستایی عضو مهم فرهنگ تولید در ایران هستند فقط باید خودباوری در آنها رشد کند تا باور کنند که میتوانند هم کار کنند و هم سرپرستی خانوادههایشان را به عهده بگیرند. زنی که کار میکند دیگر برای امرار معاش نیاز به همسر اجباری یا طلاق صوری ندارد، زنی که به خود باوری در امر تولید و کار رسیده است با پرداختی ناچیز میتواند آینده خود و فرزندانش را هم بیمه کند.